امنیت کامل چهار شهر در عراق به دستور حضرت امام(ره)/ ماجرای برگزاری مراسم عقد اسیر عراقی در اتاق فرمانده ایرانی
«دفاع مقدس یکی از عقلانیترین حوادث ملّت ایران بود. بعضیها با استناد به یک خطایی که در یک بخشی انجام گرفته یا یک جمعی انجام دادهاند، مجموعهی دفاع مقدس را به بیتدبیری متّهم میکنند؛ ابداً این جور نیست؛ دفاع مقدس از اوّل تا آخر مدبّرانه و عُقلائی بود.»
«حتّی قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانهای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد؛ کار، بسیار عاقلانه بود. بنابراین، از اوّل تا آخر، مسئلهی دفاع مقدّس یک پدیدهی عُقلایی و یکی از عقلانیترین حرکات ملّت ایران بود و تحریفها را در این مورد بایستی مراقب بود.»
این فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری در 31 شهریورماه سال 1399 در دیدار با شرکتکنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس است که ایشان در چهلمین سالگرد حمله عراق به کشورمان از تدابیر ویژه حضرت امام (ره) گفتند و نسبت به وجود عقلانیت در دفاع مقدس تأکید کردند.
لذا خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با صاحبنظران، فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس تلاش میکند؛ ابعاد جدیدی از ابتکارات و راهبردهای الهی حضرت امام خمینی (ره) در سالهای دفاع مقدس را بیان و در خصوص تصمیمات سراسر عقلانی و الهی آن روزها صحبت کند که مبادا توسط بداندیشان، این دوران سراسر افتخار ملت ایران تحریف شود.
* وجود امام خمینی(ره) جنگ 8 ساله را متمایز با سایر جنگها کرد
امیر سرتیپ غلامحسین دربندی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 8 سال دفاع مقدس را، یکی از بینظیرترین جنگهای رخ داده شده در جهان عنوان کرد و گفت: جنگهای مختلفی در سراسر جهان اتفاق افتاده است، اما فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ آنها مثل بوش، قذافی، صدام و.... از جنگ فقط وحشیگری و کشتار و خرابی و ویرانی را دنبال میکنند. با وجود آنکه در دفاع مقدس هم این اتفاقات افتاد اما وجود یک فرد الهی به عنوان فرمانده کل قوا در نظام جمهوری اسلامی ایران، این جنگ را متمایز میکند.
وی حضرت امام خمینی(ره) را فقیه، حکیم، عادل و نائب امام زمان(عج) خواند و تصریح کرد: حضرت امام خمینی(ره) وقتی میخواستند، تصمیمی را بگیرند، تمام نکات اسلامی و اخلاق محمدی(ص) را اجرا میکردند. وقتی ایشان میخواستند دستور عملیاتی بدهند تمام جوانب کار را میسنجیدند. مثلاً دشمن مدرسه دخترانه ابتدایی در میانه را موشکباران کرد و این دختر بچهها تکه تکه شدند اما حضرت امام خمینی(ره) به فرمانده وقت نیروی هوایی شهید فکوری پیام دادند که در اتاق جنگ خلبانان سلام من را برسانید و به آنها بگویید مبادا عصبانی شوید و بخواهید همین اتفاق را تلافی کنید.
* ماجرای دلسوزی امام خمینی(ره) حتی برای مردم عراق
این پیشکسوت دفاع مقدس با بیان اینکه امام خمینی(ره)، حمله به بیمارستانها، مدارس، بازارها و خانههای مردم و... را ممنوع کرده بودند، افزود: برای ضربه زدن به سد دوکان، حضرت امام دستور بررسی داده بودند؛ وقتی نتیجه آن را اعلام کردند که 90 درصد از منافع این سد در جیب رژیم میرود و 10 درصد هم برای مردم عادی است که زمینهای کشاورزی خود را آبیاری میکنند؛ ایشان فرمودند حق ندارید این کار را انجام دهید چراکه مردم عادی از این کار آسیب میبینند. در حالی که شهید همت و... مواد منفجره را به آنجا برده بودند و پس از دستور حضرت امام(ره) با خاک کشورمان باز گشتند.
امیر سرتیپ دربندی با تاکید براینکه حضرت امام(ره) حتی مردم سرزمین دشمن را هم مورد رحمت و عطوفت قرار میدادند؛ خاطرنشان کرد: با وجود آنکه دشمن از بمبهای شیمیایی علیه مردم ما استفاده میکرد، اما حضرت امام(ره) به هیچ وجه اجازه چنین اقدامی را نمیدادند و ایشان میفرمودند که صدام حیوانی است که هرکار دلش میخواهد میکند اما اسلام دست ما را بسته و نمیتوانیم هرکاری دلمان میخواهد،انجام دهیم.(قریب به مضمون)
* امنیت کامل چهار شهر در عراق به دستور حضرت امام(ره)
وی یادآور شد: در موضوع بمباران شهرها خدمت حضرت امام(ره) رسیدند که اجازه دهید ما هم شهرهای عراق را بزنیم، مجدداً ایشان مخالفت کردند. چراکه احتمال دارد فرود موشک خطای چند درجهای داشته باشد و مردم آن منطقه کشته یا مورد آسیب واقع شوند. با این وجود فرماندهان کلی دلیل آوردند که اگر این مناطق را نزنیم ضمن آنکه دشمن جریتر میشود، باید خط آتش دشمن را هم کم کنیم، با این حال ایشان دستور دادند به شرطی بزنید که اولاً چند روز قبل از موشکباران توسط رادیوهای برون مرزی که به زبان عربی پخش میشد، به مردم آن شهرها پیام دهید که میخواهید آن شهر را موشکباران کنید و ثانیاً به مراکز دولتی حمله کنید نه مردم، ثالثاً چهار شهر عراق یعنی نجف،کربلا، کاظمین و سامرا را امن اعلام کنید که هیچ حملهای به این شهرها نخواهد شد که در طول جنگ سابقه ندارد حتی گلولهای به این شهرها شلیک شده باشد.
این رزمنده دفاع مقدس به اولین عملیات برون مرزی رزمندگان اشاره کرد و گفت: این عملیات بعد از عملیات بیتالمقدس، با عنوان عملیات رمضان صورت گرفت که قرار بود مناطقی را از دشمن بگیریم. این کار هم برای کشورگشایی نبود بلکه قرار بود نقطهای را داشته تا در زمان مناسب بتوانیم گلوی دشمن را فشار دهیم و به خواستههای ما تن در دهد.
امیر دربندی تصریح کرد: حضرت امام(ره) با این کار مخالفت کردند و میفرمودند شاید در این عملیات مردم عراق آسیب ببنند و پس از استدلال فرماندهان، ایشان دستور دادند که از نقطهای بروید که هیچ شهر یا روستایی در آن منطقه نباشد. برای همین منطقه عملیاتی رمضان در نقطهای شکل گرفت که هیچ روستایی نبود.
* حضرت امام(ره) پیروزی در دفاع مقدس را پیروزی در برابر دو ابر قدرت شرق و غرب میدانستند
وی با بیان اینکه حضرت امام(ره) در طول جنگ مراقبت میکردند که آسیبی به مردم عراق وارد نشود، اظهار داشت: حضرت امام(ره) حتی در پیامها هیچگاه نگفتند که ما نسبت به مردم عراق و صدام پیروز شدیم بلکه میفرمودند که ما ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ به دنیا نشان دادیم که میتوانیم در برابر مستکبرین روی پای خودمان بایستیم.
* ماجرای آب دهان انداختن صدام به صورت فرماندهان خود
این پیشکسوت دفاع مقدس با بیان اینکه حضرت امام(ره) همواره اربابان صدام و شیطان صدام نشانه میگرفتند، تصریح کرد: در طرف مقابل صدام بود که وقتی در عملیات بیتالمقدس شکست خوردند، فرماندهان خود را در نسشت خبری جمع میکند و به همه آنها مدال شجاعت میدهد در حالی که در این عملیات 19 هزار اسیر دادند. پس از آنکه رسانهها از این نشست بیرون میروند به چهره تک تک فرماندهان خود آب دهان میاندازد و -این مطلب را خود افسران نقل میکنند که سختترین روز جنگ برای من آن روز بود – میگوید آرزو داشتم سرهای شنی شما را له شده در زیر تانکها میدیدم و چرا شما اجازه دادید ایرانیها حمله کنند و خرمشهر را بگیرند و چراعلیه آنها از بمبهای شیمیایی استفاده نکردید که یکی از فرماندهان میگوید ایرانیهای به قدری به ما نزدیک شده بودند که اگر این کار را انجام میدادیم نیروهای خودی از بین میرفتند که صدام گفته بود به جهنم؛ شما از بین میرفتید بهتر از این بود که زنده بمانید. غیرت شما از زنهای عراقی کمتر است و کلی بهشون ناسزا گفته بود.
امیر سرتیپ دربندی در ادامه به عملیات بدر اشاره کرد و گفت: وقتی در عملیات بدر شکست خوردیم، حضرت امام(ره) در دیدار با فرماندهان دفاع مقدس میفرمایند آنطوری که به من گزارش دادهاند برخی از فرماندهان به دلیل شکست ناراحت هستند، من به شما میخواهم بگویم اصلاً ناراحت نباشید به ظاهر حضرت رسول(ص) و حضرت علی(ع) شکستهایی داشتند، اما کار برای خدا شکست ندارد و بروید برای عملیات بعدی آماده شوید که پیروزید.
وی افزود: این روحیه را یک فرد الهی میتواند به به فرماندهان خود بدهد که نه تنها روحیه رزمندگان و فرماندهان را پایین نمیآورد بلکه آنها را تقویت روحی میدهد.
* دعوت از خانوادههای عراقی برای دیدن اسرای خود/ ماجرای برگزاری مراسم عقد در اتاق فرمانده
این پیشکسوت دفاع مقدس در بخش دیگری از سخنان خود به اسرای عراقی در خاک کشورمان اشاره کرد و اظهار داشت: قریب به 72 هزار اسیر در خاک کشورمان بود که حضرت امام(ره) فرمودند که شما باید طعم رحمت و شیرین اسلام را به آنها بچشانید و باید بگونهای با آنها رفتار کنید که مولایمان با بدترین خلق خدا –یعنی ابن ملجم- رفتار کردند.
امیر سرتیپ با بیان اینکه همین امر باعث شد همه چیز در اختیار آنها قرار بگیرد، خاطرنشان کرد: کتابخانه، لوازم ورزشی و... در اختیار آنها بود؛ این اتفاق در حالی رخ داد که قریب به 69 بار خانوادههای عراقی را دعوت کردیم که اسرای خود را ببینند که در نوع خود در جهان بیسابقه است. حضرت امام(ره) در اینباره میفرمودند که اینها اسیران جنگی هستند نمیتوانیم آنها را آزاد کنیم اما خانوادههای آنها میتوانند به ایران بیایند و آنها را ببینند.
وی با بیان اینکه هزینه سفر، پذیرایی، ایاب و ذهاب آنها به ایران بر عهده ایران بود، تصریح کرد: اسرایی که زن و بچه داشتند، مکانهایی را در اختیار آنها قرار میدادیم که در کنار یکدیگر باشند. در یکی از اردوگاههای اسرای عراقی، یک اسیر عراقی گفته بود من در عراق نامزد دارم، از نامزدش برای حضور در کشورمان دعوت کردیم و در اتاق فرماندهی آنها را عقد کردیم و خانهای در اختیار آنها قرار دادیم و پس از آن مهمان حضرت رضا (ع) در مشهد بودند.
این پیشکسوت دفاع مقدس با اشاره به اینکه با هماهنگی با آستان قدس رضوی تمام اسرا یکبار به پابوسی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) فرستادیم؛ افزود: این نوع برخورد با اسرا در دنیا بیسابقه است که این کار فقط از یک فرمانده کل قوا الهی بر میآید که نمونههای آن فقط صدر اسلام قابله مشاهده است.
امیرسرتیپ دربندی درسهای اخلاقی دوران دفاع مقدس باید در دانشگاهها تدرس شود، یادآور شد: این اتفاقات باید به عنوان دروس حقوق بشر در جهان عنوان شود اما در مقابل در زندانهای ابوغریب، گوآنتانامو و غیره میبینید که مدعیان حقوق بشر چه بلایی سر اسیران خود میآورند.
وی ادامه داد: صلیب سرخ جهانی که میآمدند نقاط منفی اردوگاههای ما را به یک جنجال رسانههای تبدیل کنند، بارها اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران بالاتر از استانداردهای و قوانین جهانی با اسرا برخورد کرده است. برای همین تعداد زیادی از این اسرا پناهنده شدند و ایران ماندند. همچنین برخی از آنها از ما سلاح میخواستند که علیه صدام بجنگند که در قالب سپاه بدریون و احرار به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند.
* پیامهای الهی حضرت امام(ره)
این پیشکسوت دفاع مقدس کلام امام را امام الکلام خواند و گفت: حضرت امام(ره) نائب امام زمان(عج) هستند و وقتی مطلبی را میفرمایند کاملاً مستدل و الهی است. وقتی در عملیات فتح المبین دشمن پیش دستی و به ما حمله کرد و متوجه شد که ما میخواهیم به عراق حمله کنیم. برای همین سردار رضایی با یک هواپیمای ما فوق صوت به تهران آمد که از دستور حضرت امام(ره) مطلع شوند. حضرت امام(ره) فرموده بودند که شما عملیات را انجام دهید و شما پیروزید که این عملیات انجام شد و آن پیروزی شکل گرفت.
امیر سرتیپ دربندی یادآور شد: در عملیات طریق القدس با توجه به وسعت و نیروهای عظیم حضرت امام(ره) در پیامی فرمودند که این فتح الفتوح است. در حالیکه هیچ کس از آینده آن خبر نداشت اما ایشان آینده را میدیدند و پیام میدادند. همانطور که در آزادسازی خرمشهر ایشان فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ یعنی حضرت امام(ره) علاوه براینکه روحیه رزمندگان را بالا میبرد، حواسشان به روحیه معنوی رزمندگان نیز بود که مبادا شیطان در دل رزمندگان نفوذ کند.
وی در پایان به خاطرهای از عملیات سوسنگرد افزود: حضرت امام(ره) دو جا فرمودند که باید محاصره برداشته شود، یکی آبادان بود؛ یکی سوسنگرد. ایشان فرمودند محاصره سوسنگرد باید تا فردا صبح شکسته شود که فرمانده وقت لشکر 92 امیرر سرتیپ غلامرضا قاسمی بود که قرار بود تیپ را از دزفول حرکت دهد که بنیصدر اجازه نمیداد. حضرت آقا به عنوان نماینده حضرت امام(ره) با آقای قاسمی تماس میگیرند که چکار کردید. امیرسرتیپ غلامرضا قاسمی گفته بود که من سرباز امام هستم، سرباز بنی صدر نیستم برای همین تا زمانی که نامه به دستم رسید تیپ را حرکت دادم و از نیمههای شب از دزفول به اهواز و از اهواز به ابوحمیزه و بعد حمله کردیم و الان هم وسط سوسنگر با شما صحبت میکنم و نگذاشتیم کلام امام روی زمین بماند و تا نزدیکی صبح دشمن را عقب راندیم.